وقتی بهاربیاید

اشعار فرزانه

شعر فرزانه

 
 وقتی بهاربیاید
همچون رسول حق باآیات مجسم
واندرزهای صمیمی
پیامی ازتوبرایم خواهدآورد بادشتی ازگل زنبق
سرشارازعطرسخاوت
که مرامی برندتاحضورگرم عشق
وقتی بهاربیاید
میلادراتجربه خواهم کردازگیاهان برون آمده ازسنگ
ونفس های گرم زمین
وقتی بهاربیاید
امیدراتجربه خواهم کرد ازکبوترهایی که درچشمهایشان خورشیدهای کوچک می درخشد
وقتی بهاربیاید
دردشت چشم انتظارباران ازابرباران زاهمدلی راتجربه خواهم کرد
وسکوت باغ اندیشه ی من خواهدشد
آزادگی رااز سبزه های روییده بربام کاهگلی تجربه خواهم کرد
وبه شکرانه ی این موهبت سرسجاده ی سبز سجده ی شکربجامی آرم
وقتی بهاربیاید
درکوچه باغهای خاطره غزل عاشقانه خواهم خواند
به درختهای صبورباغ سلام خواهم کرد
وبه پرستوهای کوچک خیرمقدم خواهم گفت
باقطره های آب چشمه تسبیحی خواهم ساخت
وبه اندازه ی هردانه ی آن نام توراخواهم برد
وقتی بهاربیاید
رازتورااقاقیهافاش خواهندکرد
باگلبرگهای اقاقیادفتری خواهم ساخت
دفتری پرمعنی
پرزپیغام بهار...




برچسب‌ها:
نوشته شده در شنبه 29 تير 1392برچسب:اشعارفرزانه,ادبیات,شعر,اشعارشاعران معاصر,شعرفرزانه,ساعت 11:15 توسط فرزانه|


آخرين مطالب
Design By : ghalebeweblog.ir